سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال عبدالله بن حسن علیه‌السلام قبل از شهادت

شاعر : قاسم نعمتی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : ترجیع بند

ابن الـکـریـمـم و پـسـرِ شـاهِ بی‌حـرم            از خـیـمـه آمـدم به تـمـاشـایِ دلـبـرم

من از تبارِ شیرِ جـمل هستم ای سپاه            ده ساله‌ام ولی ز رگ و خونِ حیدرم


خـالـی کـنـیـد دورِ بزرگِ قـبـیـلـه را            تعـظـیم کن سـپاه، به این شاهِ محترم

خـونِ حـسن میانِ رگـم مـوج می‌زند            گـردن زده دشـمـن دون را بـــرادرم

از خـیـمه پـابـرهـنه دویدم به قـتـلگاه            افـتـاده شـاه رویِ زمـین در بـرابـرم

تا استخوانِ بازوی من بی‌هوا شکست            بـی‌اخــتــیـار نـالـه زدم وای مــادرم

تا آمـدم بـغـل کُـنـمـت حـرمـله رسید            پاشیده شد به ضربۀ یک تیر، حنجرم

ممزوج شد حسین و حسن زیرِ ضربه‌ها

اینجا به بعد روضه بخوانم من از شما

باجـانِ فـاطـمه که چـنـین تا نمی‌کنند            جـان دادنِ غـریب تـمـاشـا نمی‌کـنـند

زهـرا نـشـسـته گوشۀ گـودالِ قـتلگاه            بـا حـالِ مـادر از چه مـدارا نمی‌کنند

خـالی کـنـید دورِ عـمویِ غـریب من            دورِ کـسی که هـلهـلـه برپـا نمی‌کنند

یابن الدعی مکن همه جا نیزه را فرو            پـهـنایِ نـیـزه را به گـلو جا نمی‌کنند

در پیشِ چشم عمه رها کن محاسنش            شیب الخضیب را همه معنا نمی‌کنند

آقـایِ عـالـم است؛ بـرهـنه نکن تنـش            بـر بُـردنِ لــبــاس تَــقَـلا نـمـی‌کـنـنـد

ممزوج شد حسین و حسن زیرِ ضربه‌ها

اینجا به بعد روضه بخوانم من از شما

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل تحریفی بودن داستان جعلی ارزق شامی تغییر داده شد و یا حذف شد؛ این قصه برای اولین بار در قرن دهم در کتاب روضةالشهدا که کتابی تحریفی است؛ بدون هیچ سندی جعل شده است.جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



خـونِ حـسن میانِ رگـم مـوج می‌زند            گـردن زده ز ازرقِ شـامی بــرادرم



ابیات زیر به دلیل مستند نبودن و عدم توجه به توصیه های مراجع و علما حذف شد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



بردار پایِ نحس خود از رویِ صورتش            این گونه بغضِ سینۀ خود وا نمی‌کنند



در بین دنـده‌ها مَشِکَن چوبِ نیـزه را            از بهـرِ جایـزه به تن امضا نمی‌کـنند